۱۳ درس از وارن بافت برای کسب موفقیت در کار و زندگی
وارن بافت (Warren Buffett) را برترین سرمایه گذار حال حاضر دنیا می دانند. مهارت های عجیب او در انتخاب سهام موفق، این میلیاردر خود ساخته را در صدر بهترین سرمایه گذاران قرار داده. با این حال موفقیت او بیش از هر چیز، ناشی از اعتقادش به مهارت های فردی خود و نیز سر پیچی از دنباله روی از عموم است.
آقای بافت تنها در کمپانی هایی سرمایه گذاری می کند که به نظرش از معیارهای مشخصی برخوردار هستند. وقتی هم که اوضاع طبق میلش پیش نرود یا منابع خارجی قواعد جدیدی برای سرمایه گذاری پیشنهاد کنند، اصلاً فشاری بر دوش خود حس نمی کند.
در ادامه مطلب با نارنجی همراه باشید تا ۱۳ نکته از زبان وارن بافت -که گاه چند خط و گاه تنها یک تک جمله هستند- را با شما در میان بگذاریم.
درس اول: در مراحل ضروری تلاش خود، سر وقت حاضر شوید
وقتی در میانه یک تلاش مهم هستید، مراحلی هستند که عبور از آنها تعیین کننده است. وارن بافت که اینک ۸۲ ساله است، درباره به دست آوردن یک کمک هزینه تحصیلی در دوران نوجوانی اش می گوید: من رفتم به آنجا و تنها کسی بودم که [سر وقت] آمده بود. ۳ پروفسور [داور] آنجا بودند و مدام می خواستند که بیشتر صبر کنیم [تا بقیه هم بیایند]. من گفتم نه،نه، قرارمان ساعت ۳ بود.” بنابراین بدون اینکه هیچ کاری بکنم، کمک هزینه را بُردم.»
درس دوم: کار سخت و صادقانه، درمان همه مشکلات نیست
آقای بافت می گوید: سوارکارهای خوب روی اسب های خوب کارشان عالی است، ولی روی اسبچه های چوبی نه! اساساً کار سخت و صادفانه همه مشکلات را درمان نخواهد کرد» بلکه مردم و شرایط اقتصادی هم نقش بزرگی در موفقیت کسب و کار ها دارند. (قابل توجه مسئولان فضای کسب و کار)
درس سوم: قراردادهای کاری را طوری انتخاب کنید که انگار دارید دنبال همسر می گردید
نظر آقای بافت در این باره جالب است: در جستجو برای یک معامله، ما همان روشی را به کار می بندیم که یک فرد در جستجوی همسر ممکن است استفاده کند. یعنی پیوندی برقرار می کنیم تا چیزی فعال، جذاب، و با ذهن باز را به دست بیاوریم، نه اینکه بخواهیم خودمان را در عجله بیندازیم.» (قابل توجه جوانان جویای کار و همسر)
درس چهارم: پیش بینی کنید که آینده چه شکلی خواهد داشت
و اما درباره نگاه به آینده، آقای بافت می گوید: من [برای سرمایه گذاری] دنبال کسب و کارهایی می گردم که بتوانم پیش بینی کنم ۱۰ یا ۱۵ یا ۲۰ سال بعد، چه شکلی خواهند داشت. این به معنای جستجو برای کسب و کارهایی است که در آینده، عملکردی کما بیش شبیه آنچه امروز دارند داشته باشند، با این استثنا که بزرگتر شده باشند و در سطح جهانی کار کنند.»
بنابراین روی فقدان تغییر تمرکز می کنم. برای مثال وقتی به اینترنت نگاه می کنم، سعی می کنم و بالاخره هم تشخیص می دهم که چطور فلان صنعت یا کمپانی می تواند توسط اینترنت تغییر کند یا صدمه ببیند، و بعد، از آن سرمایه گذاری اجتناب می کنم.»
درس پنجم: به افراد، به چشم سرمایه نگاه کنید
و حالا اندرز آقای بافت برای دانشجویان رشته
درس ششم: تشخیص دهید که از چه کسی خوش تان می آید و از چه کسی بدتان
آقای بافت تقریباً درباره هر چیزی نظر خاص خودش را دارد. همه دارند. او می گوید: آدم یا أم هایی را که بیش از همه تحسین می کنید انتخاب کرده و بعد بنویسید که به چه خاطر او/آنها را ستایش می کنید. حق ندارید اسم خودتان رو توی این فهرست بیاورید.»
بعد [از اینکه فهرست را پر کردید] فرد/افرادی را فهرست کنید که صادقانه، دو سنت هم برای شما نمی ارزند و ویژگی هایی را که باعث شده از او/آنها رود گردان شوید را هم یادداشت کنید.»
کیفیت های فرد/افرادی که تحسین می کنید، با کمی تمرین می توانند مال شما شوند و اگر خوب تمرین کنید، شکل دهنده عادت هایتان هم می شوند.»
درس هفتم: با افرادی کار کنید که برای شان احترام قائل هستید
آقای بافت با چه افرادی کار می کند: پیش آمده که من معاملاتی را لغو کنم، فقط چون از افرادی که با انجام معامله مجبور به همکاری باهاشان می شدم، خوشم نیامده بود. هیچ دلیلی هم برای تظاهر نداشتم.»
کار کردن با افرادی که باعث می شوند زخم معده بگیرید، -به جرأت می گویم- شبیه ازدواج کردن با پول و ثروت است. احتمالاً تحت تمام شرایط کار اشتباهی است، حالا اگر ثروتمند هم باشید که دیگر حماقت است.»
درس هشتم: موقع استخدام، به سه ویژگی کلیدی افراد نگاه کنید
زیر دست یکی از ثروتمند ترین افراد دنیا، چه کسانی کار می کنند؟ او مشخصات افراد مناسب برای استخدام را چنین بر می شمرد: یک بار کسی گفت که در جستجو برای استخدام افراد، دنبال سه کیفیت بگرد: صداقت، آگاهی و انرژی. و اگر طرف اولی را نداشت، آن دو تای دیگر تو را خواهد کشت.”»
درس نهم: صبور باش
نظر آقای بافت در مورد صبر این است: فرقی نمی کند چقدر تلاش و استعداد وسط گذاشته باشی، بعضی چیزها فقط زمان می خواهند. نمی شود که با باردار کردن ۹ زن، ۱ ماهه بچه تولید کرد!»
درس دهم: با آدم هایی بچرخ که از خودت بهتر هستند
خود آقای بافت (و البته بیل گیتس) که چنین می کند: ارتباطاتی به وجود بیاور که در آنها، اخلاق و رفتار افراد از خودت بهتر باشد و آن وقت به طور خودکار، در همان مسیر خواهی افتاد.»
درس یازدهم: از اشتباهات خودت درس بگیر
من اشتباهات زیادی می کنم و در آینده هم اشتباهات زیادی خواهم کرد. این هم بخشی از بازی است. فقط باید اطمینان حاصل کنی که کارهای درست بر اشتباهات چیرگی دارند.»
درس دوازدهم: تحقیقات خود را انجام بده
ریسک ها از اینجا ناشی می شوند که ندانی داری چه می کنی.»
درس سیزدهم: بدان که تغییر عادت ها سخت است
زنجیرهای عادات بسیار سبک تر از آن هستند که حس شوند و در عین حال، بسیار سنگین تر از آن که به راحتی پاره شوند. در سن و سال من، نمی شود عادت ها را تغییر داد. من گیر کرده ام. ولی شما ۲۰ سال بعد، عادت هایی را خواهید داشت که امروز تصمیم گرفته اید در زندگی روزانه تان جاری کنید.»
تیمهای فوتبال هلند و اسپانیا در شب دوم رقابتهای جام جهانی 2014 برزیل در شهر سالوادور به مصاف یکدیگر رفتند تا نتیجهای غیرقابلباور رقم بخورد و همگان را متعجب کند. هلند که در ابتدا با گل ژاوی آلونسو از روی نقطهی پنالتی از اسپانیا عقب افتاده بود، موفق شد در انتها 5 گل وارد دروازهی کا ناآماده کند تا یک شگفتی بزرگ اتفاق بیفتد و امپراتوری قهرمان جهان در سال 2010 درهم شکند. در شبی که اسپانیا هیچ نشانی از یک تیم قهرمان جهان را نداشت، بازیکنان هلند با شادابی و طراوت توانستند انتقام فینال رقابتهای دورهی قبل را بگیرند و یکی از سختترین شکستهای اسپانیا را به این تیم تحمیل کنند.
فارغ از جنبههای فنی که بیتردید تحلیل و بررسی آنها کار کارشناسان فوتبالی است، این بازی درسهای بسیار زیادی برای کسبوکار و زندگی داشت که در اینجا سعی میکنم به تعدادی از آنها اشاره کنم. خوشحال میشوم که همراهان عزیز نیز نظرات خود را در اینباره بیان کنند.
1) شکست و پیروزی زودگذر هستند.
رقابت هلند و اسپانیا به خوبی نشان داد که نه باید با یک شکست همه چیز را از دسترفته دید و نه باید با یک پیروزی مغرور شد و تقویت نقاط ضعف را فراموش کرد. اسپانیا با داعیهی دفاع از عنوان قهرمانی خود در سال 2010 وارد رقابتها شد ولی نه تنها شباهتی به یک قهرمان نداشت بلکه در کلاس تیمهای درجه دوم جهان بازی کرد. اسپانیا آنقدر به پیروزی قبلی خود مقابل هلند اتکا کرده بود که فراموش کرده بود در خط دفاع دچار ضعفهای جدی است و نیروی خستهی دفاعی این تیم توان مقابله با مهاجمان چابک و آمادهی هلند را ندارند. قهرمانی بسیار شیرین و دلچسب است اما تضمینی برای پیروزیهای آینده نیست. از طرف دیگر، شکست نیز همیشگی نیست و هلند نشان داد میتوان با برنامهریزی درست، طعم تلخ شکست را به شیرینی پیروزی تبدیل کرد.
متأسفانه در فضای کسبوکار مدیران بسیاری را دیدهام که به دلیل تفکر کوتاهمدت خود راه به جایی نبردهاند و خیلی زود از میدان رقابت بیرون رفتهاند. درک این موضوع شاید ساده به نظر برسد، اما رعایت نکردن همین نکتهی خیلی ساده باعث شکست شرکتهای بزرگی از جمله سونی شده است. زمانی که سونی محصول جدید خود به نام واکمن را وارد بازار کرد به موفقیتی عظیم دست یافت. این نوآوری آنچنان تأثیرگذار بود که حتی عادتهای افراد در گوش دادن به موسیقی را نیز تغییر داد. با این حال مدیران سونی آنچنان از پیروزی خود در بازار خوشحال و سرمست بودند که رصد رقبا را فراموش کردند و اپل با وارد کردن محصولات جدید به بازار یکی از بزگترین شکستهای تاریخ شرکتها را به سونی تحمیل کرد. مدیران سونی گمان کردند که موفقیتشان همیشگی است اما به این نکته توجه نکردند که رقبا بیکار ننشستهاند.
گذشتهی کاری خود را برای چند لحظه مرور کنید. آیا تا به حال به خاطر موفقیتهایتان چشمان خود را به روی نقاط ضعف سازمان و تیم تحت رهبریتان بستهاید؟ آیا یک پیروزی آنقدر شما را مغرور کرده است که فراموش کنید رقیبان شما در بازار منتظر نشستهاند تا از هر فرصتی برای پیشی گرفتن از شما استفاده کنند؟ آیا تاکنون برایتان پیش آمده که از یک شکست آنقدر ناراحت شوید که همه چیز را تمامشده ببینید؟ اگر پاسختان به این سؤالات مثبت است لازم است بدانید که بزرگترین پیروزیها و دردناکترین شکستهای تاریخ نیز گذرا بودهاند و کسانی توانستهاند همواره روند رو به رشدی داشته باشند که در غم و شادی چنین تفکری را به خود و تیمشان القا کردهاند.
2) تحلیل بازار و رقبا را جدی بگیرید.
جناب آقای مرتضی محصص کارشناس محترم فوتبال کشورمان پس از پایان بازی هلند و اسپانیا به نکتهی بسیار جالبی اشاره کردند. به گفتهی ایشان برد هلند بیش از هر چیز مرهون دانایی مربی این تیم لوئیس فنخال بود. فنخال علاوه بر سبک کلی بازی تیم اسپانیا، تحلیل دقیقی نیز از سبک بازی و حرکات تکتک بازیکنان این تیم انجام داده بود. در حقیقت بازیکنان هلند در این بازی به صورت هدایت خودکار (autopilot) حرکت میکردند و همه چیز از قبل برای آنها برنامهریزی شده بود. فنخال جزئیترین اطلاعات تیم اسپانیا را برای بازیکنانش تحلیل کرده بود و همین اطلاع دقیق از شرایط رقیب باعث شد که هلند تقریباً در تمام دقایق بازی تیم برتر میدان باشد. در حقیقت پایه و اساس تصمیمات سرمربی تیم هلند را اطلاعات و دادههای او تشکیل میداد و چون این اطلاعات از جامعیت لازم برخوردار بود، تصمیمات او باعث پیروزی تیمش شد.
در بازاریابی و فروش آگاهی دقیق از شرایط بازار بسیار تعیینکننده است. شرکتهای موفق نه به صورت ماهانه، هفتگی و روزانه بلکه هر لحظه اطلاعات بازار را جمعآوری میکنند و با تحلیل آنها مسیر حرکت خود را مشخص و در صورت نیاز استراتژیهای جدیدی اتخاذ میکنند. شرکتهای موفق میدانند که باید تمام حرکات رقبای خود را زیر نظر بگیرند و سناریوهای متفاوتی برای شرایط مختلف طراحی کنند تا برای هر اتفاقی از قبل طرح و برنامه داشته باشند. در حقیقت این همان چیزی است که به آن آیندهپژوهی در کسبوکار میگوییم. شرکتهای پیشرو منتظر نمیمانند تا اتفاقی در بازار بیفتد و سپس در برابر آن عکسالعمل نشان دهند بلکه از قبل خود را برای رویارویی با تمام شرایط ممکن آماده میکنند و برای هر شرایط یک سناریوی مختص به آن تعریف میکنند. درست به همین دلیل است که میبینیم حتی در بزرگترین رکودهای اقتصادی نیز شرکتهایی هستند که بدون هیچ مشکلی به کار خود ادامه میدهند.
3) به دلافزار نیروهای خود توجه کنید.
بازی اسپانیا و هلند در حقیقت رقابت میان یک تیم باانگیزه و پرروحیه و یک تیم بیانگیزه و خسته بود. بازیکنان هلند از انگیزهی بسیار زیادی برای پیروزی در این بازی برخوردار بودند و با جنگندگی در تمام صحنههای بازی حضور داشتند. یکی از صحنههای زیبای این بازی زمانی بود که کاپیتان تیم هلند رابین فنپرسی قصد داشت از زمین خارج شود و جای خود را به بازیکن دیگری بدهد. فنپرسی بازوبند کاپیتانی را از دست خود درآورد و پس از بستن آن به دست آرین روبن، بازوبند کاپیتانی تیم ملی کشورش را بوسید و باانگیزهای سرشار از بازی خارج شد. فنپرسی به عنوان رهبر تیم هلند در زمین با روحیهی بالایی تیمش را هدایت کرد و همین امر باعث شد بازیکنان خستهی اسپانیا نتوانند در مقابل نارنجیپوشان کاری از پیش ببرند. در مقابل فنپرسی، کاپیتان خستهی اسپانیا قرار داشت که یکی از بدترین بازیهای خود را در این مسابقه ارائه داد. کا خسته و بیروحیه با اشتباهات پیاپی خود باعث شد مهاجمان و حتی مدافع هلند 5 بار دروازهاش را باز کنند. علاوه بر کا، راموس و پیکه نیز بازی پراشتباهی را به نمایش گذاشتند، ژاوی و اینیستا مانند بازیکنان معمولی بازی کردند و دیهگوکاستا شب بیفروغی را پشت سر گذاشت. بیشک این بازیکنان در زمرهی بهترین بازیکنان جهان هستند اما عدم وجود انگیزه و میل برای پیروزی، سطح آنها را به شدت پایین آورده بود.
مراقب انگیزهی کارکنان خود باشید و از عوامل انگیزشی مختلف برای بالا بردن نشاط و انگیزهی آنها استفاده کنید. بازیکنان اسپانیا، باتجربه و صاحبنام هستند اما حتی بازیکنانی در این سطح نیز به انگیزهبخشی نیاز دارند. گاهی فکر میکنیم که بهترین کارمندانمان چون خوب کار میکنند، پس نیازی به عوامل انگیزشی ندارند. این درست نیست و مواقعی پیش میآید که اگر کارمند از انگیزهی لازم برخوردار نباشد، مهارت و تجربهی او سودی برایش ندارد.
4) روی نقاط قوت خود تأکید کنید.
هر تیمی دارای نقاط قوت و ضعفی است. مربیان بزرگ در عین حال که نقاط ضعف تیم خود را برطرف میکنند، میدانند که رمز موفقیت پافشاری روی نقاط قوت است. نگاهی به ترکیب تیم هلند نشان میدهد که نقطه قوت این تیم در خط حمله است یعنی جایی که فنپرسی و روبن در کنار اشنایدر یک مثلث آتشین را تشکیل میدهند و برای هر تیمی یک تهدید به حساب میآیند. فنخال نیز به خوبی از این مسئله آگاه بود و سعی کرد ترکیبی هجومی را روانهی میدان کند. بازیکنان هلند میدانستند که اگر توپ را به مهاجمان برسانند، آنها میتوانند روی دروازهی اسپانیا خطرآفرین شوند. همین اتفاق هم افتاد و مهاجمان هلند، یعنی نقاط قوت این تیم، نتیجه را به سود لالههای نارنجی رقم زدند.
همهی ما که کسبوکاری را اداره میکنیم، میدانیم که سازمان ما نسبت به سازمانهای رقیب دارای نقاط ضعف و قوتی است. پس در ابتدا باید نقاط قوت (یا به عبارتی همان مزیت رقابتی) خود در بازار را شناسایی کنیم و سپس با انگیزه و برنامهریزی به سمت تحقق اهدافی که تعیین کردهایم، حرکت کنیم. در این میان میتوان به مرور نقاط ضعف را نیز برطرف و به سازمانی متوازن و پویا دست پیدا کرد.
5) تجربه در کنار جوانی کارآیی دارد
ترکیب تیم هلند در مسابقات جام جهانی 2014 تلفیقی از نیروهای باتجربه مانند رابین فنپرسی، دیانگ، و اشنایدر و جوانان جویای نام دگوژمان، بلیند، و مارتینز است. فنخال چند جوان را در کنار باتجربههای تیم قرار داده تا هلند نیروی جوانی و درایت و تجربه را در کنار هم داشته باشد. در مقابل اسپانیا، ترکیبی را در اختیار دارد که برای تکرار قهرمانی در جهان کمی مسن به نظر میرسد. ژاوی، اینیستا، ژاوی آلونسو، کا، راموس، پیکه، و بوسکتس از دوران طلایی بازی خود فاصله گرفتهاند و به همین دلیل اسپانیا در بازی با هلند نتوانست تاکی تیکای معروف خود را به نمایش بگذارد.
به ترکیب سنی کارمندان خود توجه کنید. اجازه ندهید که تیمتان بسیار جوان یا بسیار مسن شود زیرا در هر دو صورت عملکرد تیم کاهش مییابد. بهترین گزینه برای مدیر یک سازمان داشتن ترکیبی منطقی از جوانان و باتجربهها در تیم کاری است.
6) برای تغییر استراتژی، به تغییر ذهنیت نیاز است.
دلبوسکه در بازی با هلند از یک مهاجم یعنی دیهگو کاستا استفاده کرد که برای بازیکنان اسپانیا این سبک بازی غیرمعمول است. این تغییر استراتژی در بازی حتی صدای ژاوی را نیز درآورد و او در مصاحبهای اعلام کرد: تغییر سبک بازی کار اشتباهی است. تمام بازیکنان ما این فلسفهی بازی را اتخاذ کردهاند و ما تا انتها به آن پایبند خواهیم بود.» دلبوسکه برای تغییر سبک بازی اسپانیا ابتدا میبایست ذهنیت بازیکنان این تیم را تغییر میداد که البته کاری بسیار سختی است زیرا این بازیکنان سالها با سبک دیگری بازی کرده بودند.
در دنیای کسبوکار، تغییر مسیر اجتنابناپذیر است. قبل از هر تغییری لازم است ذهنیت لازم برای آن تغییر را در کارمندان خود ایجاد کنیم تا آنها بهتر بتوانند تغییر را بپذیرند و در جهت ارتقای سازمان گام بردارند.
سبز باشید
تاکنون هزاران گزارش درباره غرق کشتیها، سقوط هواپیماها و ناپدید شدن سرنشینان آنها در اعماق آبهای اسرارآمیز مثلث برمودا در چند دهه گذشته به ثبت رسیده است، از آن همه کشتیهای تجاری و مسافربری و قایقهای اکتشافی یا ماهیگیری که در منطقه مثلث مرگ به کام آبهای خروشان دریا فرو رفتهاند و از هواپیماهای مسافری یا نظامی دوران جنگ جهانی که در این نقطه سرنگون شدهاند تاکنون با همه کاوشهای دریایی اثری بهدست نیامده است.
هرچند شایعههای مختلف و نظریههای علمی فراوانی از سوی دانشمندان و محققان درباره ناپدید شدن اسرارآمیز آنها مطرح شده است. هرچند برخی کارشناسان، موقعیتهای ویژه جغرافیایی، یا نیروی جاذبه زمین و جذر و مد اقیانوسها در رابطه با جاذبهها و عوامل فراطبیعی را دلیل چنین پدیده اسرارآمیزی میدانند. با این حال معمای مثلث شیطانی برمودا همچنان در پس پردهای از ابهام باقی مانده است.
برمودا منطقهای مثلثی شکل است که در بخش غربی اقیانوس آتلانتیک شمالی (اطلس) قرار دارد و نیروی دریایی امریکا تاکنون وجود چنین منطقهای را به رسمیت نشناخته است و براساس مطالعه صندوق جهانی طبیعت در سال ۲۰۱۳ میلادی که عمده فعالیتآن در خصوص حفاظت از محیط زیست تعریف شده، در فهرست مربوط به خطرناکترین مناطق آب و هوایی جهان نامی از مثلث برمودا قید نشده است.هر ساله ۱۰ منطقه از بدترین و مرگبارترین نقاط جوی برای آگاهی خلبانان، کاپیتانهای کشتیها و رانندگان ترانزیت از سوی صندوق جهانی طبیعت معرفی میشود. حتی برخلاف تصور بسیاری از مردم جهان، شرکتهای بیمه اجازه ندارند برای عبور و مرور کشتیهای تجاری از منطقه پراسرار مثلث برمودا مبلغ بیشتری از بازرگانان بابت بیمه کالا دریافتکنند.
نخستین نشانههای مثلث برمودا
اولین بار وینسنت گادیس» در شماره ۱۹۶۴ مجله Argosy (کشتی بزرگ) منطقهای مثلثی و شبه جزیرهای را در محدوده میامی، فلوریدا و پورتوریکو در میان اقیانوس اطلس بهثبت رساند. نخستینگزارش از ناپدید شدن کشتی در ۱۶ سپتامبر سال ۱۹۵۰ میلادی، (۲۶ شهریور ۱۳۲۹) توسط ادوارد ون وینکل جونز» در نشریه آسوشیتدپرس به چاپ رسید. دو سال بعد مجله فیت» با چاپ مقالهای کوتاه از جورج ایکس»، تحت عنوان رمز و رازهای دریا» اسرار منطقه برمودا را فاش کرد.در این مقاله بهطور اجمالی به ناپدید شدن پرواز شماره ۱۹ درباره پنج هواپیمای نظامی امریکایی و ناپدید شدن تیم ۱۳ نفره از اعضای نیروی دریایی امریکا اشاره شده است.
در آوریل سال ۱۹۶۲ میلادی مجله لژیون» امریکایی ادعا کرد نکته مهمی در علل سقوط یا ناپدید شدن پرواز شماره ۱۹ وجود داشته که اسرارآمیز است. طبق ادعای مدیران این مجله و تحقیقهای به عمل آمده، پنج هواپیمای نظامی هم پیش از ناپدید شدن، ورود به منطقهای عجیب را به برج مراقبت گزارش داده بودند. اما مجله ارگزوا» در مقالهای به نام مثلث برمودای قاتل» و انتشار کتابی در این زمینه، برمودا را به غولی آدمخوار تشبیه کرد.
جنجال رسانهای در مثلث شیطان و راز پرواز شماره ۱۹
تکرار وقوع حوادث اسرارآمیز و ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای بزرگ تجاری از یک سو و انتشار اخبار وحشتناک مرگ ملوانان و خلبانان از سوی دیگر، موجی از ناآرامی و ترس را در میان شهروندان امریکایی و مردم سراسر جهان برانگیخت و طبق گزارشهای بهعمل آمده، حل معمای پرواز شماره ۱۹ به جنجالیترین خبر دهه ۴۰تا ۵۰ تبدیل شد. در این حادثه پنج فروند هواپیمای نظامی از نوع تیبیام افینگر ۳» در پنج دسامبر سال ۱۹۴۵ میلادی برای اجرای یک عملیات اکتشافی همزمان به سمت برمودا به پرواز درآمدند.
ســـاعتی پس از این پرواز اسرارآمیز چار تیلور» افسر خلبان در تماس با برج مراقبت وضعیت جوی نامساعدی را گزارش داد و گفت همه قطبنماها ودستگاههای مغناطیسی از کار افتادهاند.
افشای راز مثلث برمودا
لورنس دیوید کخ» پژوهشگر دانشگاه ایالتی آریزونا و نویسنده کتاب راز مثلث برمودا» در سال ۱۹۷۵ میلادی ادعا کرد: نکات ناگفته بسیاری در گزارشهای ثبت شده وجود دارد. وی نوشتههای گاریس» و سایر نویسندگان درباره مثلث برمودا را اغراق آمیز دانست. این نویسنده معروف، اشتباهها و تناقضهای فراوانی را در اظهارات چار برلیتز» و سایر شاهدان و بازماندگان کشف کرد. وی در بخشی از آخرین یافتههایش این طور عنوان کردهاست:
۱- کشتیها و هواپیماهای ناپدید شده در مثلث برمودا گرفتار توفان گرمسیری شدهاند و قطعات تکهتکه شده آنها کیلومترها دورتر پیدا شدهاست.۲- برلیتز و سایر نویسندگان با ذکر نکردن وقوع توفان، بر وحشت مردم افزودهاند و آن را یک رویداد ماورایی قلمداد کردهاند.۳- برخی اطلاعات موجود در خصوص مفقود شدن کشتیها و قایقها اغراقآمیز بوده مثلاً یک کشتی ناپدید میشد، اما کشتیها و هواپیماهای دیگری که از همان مسیر عبور میکردند، چگونه در دام مثلث برمودا گرفتار نمیشدند؟۴- افسانه مثلث برمودا موضوعی جنجالی برای شهرت نویسندگان بوده است.با این همه تناقضها در گزارشهای کارشناسان فن و تحلیلگران علمی، معمای مثلث برمودا همچنان ناگشوده باقیمانده است.
نظریههای دانشمندان و راز مثلث برمودا
ناهنجاریهای مغناطیسی، توفانهای گرمسیری، وزش بادهای ویرانگر، شرایط جوی بسیار سرد و ناپایدار امواج سرکش و از همه مهمتر وجود میدانهای گازی هیدرات متان توسط دانشمندان و محققان در خصوص راز مثلث برمودا ارائه شدند. آزمایشهای محققان استرالیایی ثابت کرد وجود حباب در آب سبب کاهش چگالی و در نتیجه فرورفتن کشتیها در اعماق آب خواهد شد. وجود کریستال ۳۲ کیلومتری مدفون در اعماق اقیانوس نیز به اثبات رسیده است.
در این فرضیه گاز متان به صورت گلافشان» بهصورت کف در سطح آب پدیدار میشود و بدین ترتیب هر شناوری بر سطح آب غرق خواهد شد. انتشار گزارش سازمان زمینشناسی امریکا نیز وجود گاز متان در بسیاری از آبهای جهان از جمله منطقه ریج بلیک» در ساحل جنوب شرقی امریکا را به تأیید رسانده است. این سازمان با انتشار مقالهای رویداد گاز متان در برمودا را در حدود ۱۵ هزار سال پیش به اثبات رساند. یکی دیگر از دلایل غرق شدن کشتیها در برمودا وجود پدیده گلف استریم است»، یک جریان اقیانوسی عمیق که از خلیج مکزیک سرچشمه میگیرد و از راه تنگه فلوریدا به اقیانوس اطلس شمالی جریان مییابد. در حقیقت یک رودخانه در اعماق این اقیانوس وجود داردکه موجب انتقال تکههای کشتیها با سرعت ۲.۵ متر در ثانیه خواهد شد.